درباره ما، وب سایت مادرز آکادمی تلاش دارد تا با ترجمه و انتشار مقالات معتبر در زمینه والدگری و تربیت و پرورش فرزندان مادران فارسی زبان را در این امر مهم یاری رساند.
در اینجا نگاهی به مبانی والدگری و فرزندپروری و انواع سبکهای فرزندپروری خواهیم داشت:
فرزندپروری
نقش والدین
والدین از تشویق کودکان در سنین رشد به انجام کارهای مدرسه و ورزش گرفته تا الگوسازی ارزش ها می توانند تأثیر زیادی بر زندگی آنها بگذارند(به یاد داشته باشید که آنها دائم به تقلید اعمال شما می پردازند و توجه زیادی به حرف های شما ندارند!). با این حال ، آنها تنها کسانی نیستند که بر روی کودکان تأثیرگذار می گذارند ، به ویژه پس ورود کودکان به مدرسه و شروع به تعامل با سایرین و جهان اطراف خود ، بر تعداد افراد تاثیرگزار افزوده خواهد شد.
بیشتر والدین تلاش می کنند تا بهترین شروع ممکن را برای فرزندان خود رقم بزنند ، اما آنها همچنین باید بدانند که کودکان با خلق و خو ها ، شخصیت ها و اهداف خاص خودشان به دنیا می آیند.با وجود اینکه ممکن است والدین بخواهند فرزندشان را به سمت مسیر مشخصی سوق دهند ، اما آنها برای کودک باید به مانند یک خط اتصال عمل کنند تا کودک بتواند از طریق آن با جهان ارتباط برقرار کند. در نهایت کودک برای به دست آوردن استقلال کامل آماده شده و توانایی پیگیری مسیری که انتخاب کرده است را بدست خواهد آورد.
در دنیایی که به سرعت در حال تغییر و دگرگونی است، نقش فرزندپروری ممکن است در زیر سایه سرگرمی های زودگذر و تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی افراد، کمرنگ تر شود. با این حال فرزندپروری امروزه تبدیل به عرصه رقابت میان برخی از طبقات ممتاز جامعه شده است.اما نیازهای مرتبط با رشد کودک که توسط علوم مختلف مشخص شده اند ، تقریباً ثابت هستند: ایمنی ، سازماندهی، حمایت و عشق.
چگونه والدینی خوب برای فرزندانمان باشیم؟
والدین نباید به راحتی از خطرات آشکاری مانند سواستفاده ، بی توجهی یا توجه بیش از حد به کودکان چشم پوشی کنند. آكادمی ملی علوم در این رابطه چهار وظیفه اصلی برای والدین تعریف کرده است: حفظ سلامتی و ایمنی كودكان ، ارتقا سطح عاطفی آنها، آموزش مهارتهای اجتماعی و آماده سازی کودکان از لحاظ فکری
مطالعات متعدد نشان می دهند که کودکانی که به بهترین شکل ممکن مهارت سازگاری را میآموزند توسط والدینی پرورش یافته اند که به دنبال ایجاد تعادل میان صمیمیت و حساسیت نسبت به برآورده شدن انتظاراتشان هستند. دانستن ۴ C زیر می تواند برای والدین مفید باشد:
-
Care به معنی توجه کردن (تایید کودکان و محبت کردن به آنها)
-
consistency به معنای ثبات (حفظ پایداری محیط)
-
choices به معنی انتخاب ها (اجازه دادن به کودک برای دست یابی به استقلال فردی)
-
consequences به معنی عواقب (اعمال پیامدهای مربوط به انتخاب های کودک در طول زندگی ، مثبت و منفی)
روش های ناسالم فرزندپروری کدامند؟
هر نوع فرزندپروریی الزاما به نفع کودک نیست. نوعی فرزندپروری افراطی وجود دارد که به شکل جبران ناپذیری باعث ناتوانی کودکان در بزرگسالی می شود و آنها را توانایی مقابله با مشکلات جدی محروم می سازد.
اجازه دهید تا اشاره ای به دو مثال مشهور در مورد سبک های فرزندپروری افراطی داشته باشیم: “فرزند پروری هلی کوپتری” ، که در آن کودکان بیش از حد تحت کنترل قرار می گیرند و در این روش والدین سعی می کنند تا کودک در معرض آسیب قرار نگیرد و “فرزندپروری به سبک ماشین برف روبی” که در آن موانع احتمالی از سر راه کودک برداشته می شود. هر دو این سبک ها می توانند بر استقلال کودک در آینده ، سلامت روان و عزت نفس کودک تأثیر منفی بگذارند.
البته در این میان سبکی تحت عنوان فرزند پروری ضعیف نیز وجود دارد و تحقیقات نشان می دهد که عدم تعامل مناسب والدین اغلب منجر به بروز پیامدهای رفتاری ضعیفی در کودکان می شود. این مشکل ممکن است به این دلیل ایجاد شود باشد که جوانان را تشویق می کند که بیش از حد به همسالان خود اعتماد کنند. سبکهای فرزند پروری بیش از حد خشن و یا مستبدانه نیز می توانند تأثیر مخربی داشته باشند.
در نهایت نیز باید بگوییم که والدین باید به گونه ای تلاش کنند که مورد علاقه فرزندانشان قرار بگیرند اما همچنان جدیت خود در امر فرزندآوری را حفظ کنند. در عین حال که به کودکان فرصت می دهند تا فضایی مناسبی برای توسعه علایق خود ایجاد کنند، باید به آنها کمک کنند تا به استقلال فردی برسند و شکست را نیز تجربه کنند.
اگر بخواهیم به عنوان مثال در رابطه با بیماری کودکی، همه مشکلات ایجاد شده را به گردن پدر و یا مادر او بیندازیم ، اینکار کاملا کلیشه ای و غیر عادلانه است.اما مسئله تنها این نیست. دهه ها تحقیق بر روی بعد روانشناختی انسان نشان می دهد که رویکرد های مرتبط با فرزندپروری به طور کلی توسط مادر و یا پدر ( نه هر دو همزمان) به کار گرفته می شود و این مسئله می تواند بر رویکرد آنها در مورد روابطشان با دیگران ، فرصت ها و چالش هایی که در زندگی با آنها مواجه می شوند، تأثیر بگذارد.البته این بدان معنا نیست که یک فرد بزرگسال نمی تواند تغییراتی در خود ایجاد کند و هنگامی که فرد متوجه شود که چه چیزی هایی ممکن است بر نوع رفتار او تأثیر بگذارند ، قطعا در خود تغییراتی ایجاد خواهد کرد و حتی والدینی که از مشکلات سبک فرزندپروری خود و چگونگی تأثیر آن بر روی کودک خود آگاه هستند نیز می توانند رویکرد خود را تغییر دهند.
چهار سبک اصلی فرزندپروری کدامند؟
چگونه سبک فرزندپروری می تواند بر روابط کودک در آینده تاثیر بگذارد؟
چگونه والدین می توانند بفهمند که از چه سبکی استفاده می کنند؟
چگونه والدین می توانند از اقتدار بیشتری برخوردار شوند؟
فرزندپروری حمایتی چیست؟
الگوی تعلق والدین چیست؟
چگونه والدینمی توانند از الگوی تعلق والدین فاصله بگیرند؟
چهار سبک اصلی فرزندپروری کدامند؟
دیانا باومریند روانشناس آمریکایی طی تحقیقاتی که در دهه ۶۰ میلادی انجام داد ، سه سبک اصلی از فرزند پروری را ارائه کرد.
- مستبدانه
- سهل گیرانه
- مقتدرانه
و در حین مطالعات بعدی نیز سبک چهارم را به آنها اضافه کرد ، سبک طرد کننده. نمی توان به طور دقیق گفت که هر پدر و مادری در امر فرزند پروری به یکی از این چهار سبک تعلق دارند و ممکن است رویکردهای متنوعی را در رابطه با فرزندآوری به کار بگیرند.
۱. سبک مستبدانه که در آن پدر و یا مادری زورگو به دنبال حفظ کنترل سخت گیرانه خود بر فرزندانش است. آنها ممکن است مجموعه ای دقیق از قوانین را تنظیم کرده و آنها را در مورد فرزند خود به کار گیرند و به احتمال زیاد از روش های مجازات بدنی مانند ضرب و شتم نیز استفاده می کنند. فرزندان چنین والدینی ممکن است از نظر اجتماعی دچار مشکلات فراوانی شوند و احتمالاً خود نیز در آینده تبدیل به پدر و یا مادری مستبد شوند.
۲. سبک طردکننده که در آن والدین ( که به عنوان افراد غیر درگیر یا از کار افتاده نیز شناخته می شوند) نقش محدودی در امر فرزندپروری دارند. آنها ممکن است به اندازه سایر والدین وقت خود را صرف بازی ، صحبت با کودک خود و یا فعالیتهای دیگر نکنند و هیچ تلاشی برای تنظیم قوانینی که لازمه ی هر خانه و خانواده ای هستند ، نکنند. برخی از فرزندان والدین طردکننده ممکن است از خود در برابر قوانینی که بر دنیای خارج از خانه حاکم است مقاومت نشان داده و کنترلی بر رفتارها و اعمال خود نداشته باشند.
۳. سبک سهل گیرنده که در آن والدین به فرزندان خود توجه بسیاری می کنند و رفتاری صمیمانه با آنها دارند تا حدی که ممکن است در بسیاری از موارد برای فرزندان خود قوانینی تعیین نکنند.حتی ممکن است برای آنها دوستی و یا رفاقت با فرزندشان مهم تر از نقش آنها به عنوان پدر و یا مادر باشد. تحقیقات نشان می دهد فرزندان چنین والدینی ممکن است از خود سطح بالاتری از خلاقیت را نشان دهند اما ممکن است اینن احساس به آنها دست دهد که همیشه در انجام هر کاری حق با آنها بوده و چنین افرادی در روابط خود با دیگران بیشتر مایلند دیگران به آنها توجه کنند تا اینکه آنها به دیگران توجه کنند.
۴.سبک مقتدرانه که در آن والدین در تربیت فرزندان خود از رویکردی تحت عنوان رویکرد ترجیحی پیروی می کنند. چنین والدینی عمل گراتر و انعطاف پذیرتر هستند. آنها مرزهای مشخصی را تعیین می کنند و حتی با وجود وضع چنین محدودیت هایی ، کودکان خود را به کسب مهارت های مرتبط با استقلال فردی تشویق می کنند. نظم و انضباط در چنین خانواده هایی ممکن است بیشتر به شکلی حمایتی باشد و نه تنبیهی و هرچه کودکان بزرگتر می شوند ، استقلال آنها نیز افزایش می یابد. فرزندان والدین مقتدر ممکن است از میزان تسلط بر خود و اعتماد به نفس بسیار بالاتری برخوردار باشند.
چگونه سبک فرزندپروری می تواند بر روابط آینده کودک تاثیر بگذارد؟
تحقیقات اخیر حاکی از آن است که در برخی از خانواده ها ، سبک والدین در تربیت فرزندان ، به ویژه در رابطه با کنترل آنها باعث می شود تا فرزندان آنها از طرف شرکای آینده ، کارفرمایان و دیگران مورد سو استفاده عاطفی قرار بگیرند. محققان همچنین دریافتند كه افرادی که در دوران کودکی خود دارای والدین کنترل گری هستند، به طور خاصی در مقابل سواستفاده های عاطفی کسانی که ارتباطی نزدیک با آنها دارند ، آسیب پذیر هستند اما با این وجود می توان با محبت و رفتار گرم والدین به مقابله با آثار بد سبک های فرزندپروری پرداخت.این تحقیقات همچنان به بررسی تأثیرات متفاوت شیوه های مختلف فرزندپروری در یک خانواده می پردازد و محققان همچنین با انجام مطالعات بسیاری قصد دارند متوجه شوند که آیا اقتدارگرایی والدین برای رشد کودکان امری مهم است یا خیر.
چگونه والدین می توانند متوجه شوند که از چه سبکی استفاده می کنند؟
تحقیقات انجام شده در مورد سبک های فرزندپروری به بررسی نحوه تاثیر این سبک ها بر کودکان و چگونگی از بین بردن تأثیرات منفی آنها می پردازد. اما مطالعات دیگر به والدین کمک می کند تا در این رابطه آگاهی بیشتری کسب کنند و همچنین بر روی نحوه تغییر سبک فرزندپروری به منظور ایجاد روابطی سالم تر با فرزندانشان تمرکز کنند. برخی از محققان نیز مقیاس هایی تحلیلی را ایجاد کرده اند که والدین با کمک آنها می توانند به برخی از سناریوهای پیش رو واکنش نشان دهند و حتی می تواند به آنها کمک کنند تا از طریق دارو درمانی به رویکردی متعادل تری در رابطه با مقوله فرزند پروری دست پیدا کنند.
والدین چگونه می توانند از اقتدار بیشتری برخوردار شوند؟
اکثر والدین القابی همچون مقتدر و یا غیر مقتدر را برای خود متصور نیستند و بسیاری از آنها به چنان درک و فهمی رسیده اند که به خوبی می دانند که ممکن است در شرایط مختلف بین آنها و فرزندان آنها نوعی ناسازگاری ایجاد شود. کارشناسان پیشنهاد می کنند که رعایت برخی از دستورالعمل های جامع می تواند به والدین کمک کند تا سبکی سالم تر را برای خود انتخاب کنند به عنوان مثال ، ایجاد رابطه ای گرم و صمیمانه با فرزندان به شکلی آگاهانه، تعیین محدودیت های متناسب با سن و سال کودکان ، توجه فعال به نگرانی های آنها ، درخواست از آنها برای احترام به والدین و دیگران. در عین حال که می خواهید مطمئن شوید که دیگران به صحبت های کودک شما اهمیت می دهند ، آنها را به داشتن رفتاری مناسب در برابر سایرین نیز ترغیب کنید.
فرزندپروری حمایتی چیست؟
فرزندپروری حمایتی روشی را برای والدین اقتدارگرا توصیف می کند که والدین به کمک آن دقیقا متوجه خواهند شد که چه زمان هایی باید به مخالفت با فرزندان خود بپردازند (که معمولاً این کار را انجام می دهند ، مخصوصاً زمانی که سن کودکان بسیار کم است) تا به مرور زمان با روش هایی خوب و دلگرم کننده فرصت های بهتری را به منظور همراهی و همکاری با آنها ایجاد کنند که انجام اینکار باعث افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس کودکان می شود. وقتی دائم به کودکان گفته می شود که فلان کار را نباید انجام دهند و یا فلان کار را بایذ انجام دهند حتی اگر والدین قصد بدی هم نداشته باشند، بازهم احساس طرد شدن به کودکان دست خواهد داد که احتمالا پیامدهای عاطفی بدی نیز می تواند داشته باشد. حمایت آگاهانه و از خودگذشتگی در برابر کودکان می تواند به شکل گیری باورهای درونی در آنها کمک کند.
الگوی تعلق والدین چیست؟
الگوی تعلق والدین اصطلاحی است که توسط متخصص اطفال دکتر ویلیام سیرز ایجاد شده است که در آن والدین از نظر جسمی و عاطفی بسیاربه کودکان نزدیک هستند. این حالت به ویژه در سنین پایین مشاهده می شود که با شیردهی طولانی مدت و خوابیدن در کنار کودک نمود پیدا می کند. سیرز بر این باور است که حتی اگر والدین در جزیره ای بیابانی زندگی کنند بازهم چنین کارهایی را برای کودک خود انجام خواهند داد و تمام این ها به قوه غریزی آنها مربوط می شود. با این حال شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد این روش می تواند پیامدهای روانشناختی مثبتی برای کودکان داشته باشد و بسیاری از کارشناسان، الگوی تعلق والدین را به دلیل شکل گیری مطالبات غیرضروری در والدین و ایجاد اختلاف میان پدران و مادرانی که به تازگی صاحب فرزند شده اند ، تایید نمی کنند.
چگونه والدین می توانند از الگوی تعلق والدین فاصله بگیرند؟
والدینی که خود را به اجرای این الگو متعهد می دانند و نیز فرصت کافی و روحیه لازم را برای حفظ این رویکرد دارند ، ممکن است پس از مدتی در هنگام فاصله گرفتن از این الگوی تربیتی دچار مشکلاتی شوند. چنین والدینی باید به شکلی آگاهانه برای مدتی به تمرین “الگوی عدم تعلق” بپردازند تا کودکان آنها بتوانند در اوایل دوره نوجوانی به استقلال رسیده و با دیگران روابطی دوستانه برقرار کنند و با وجود اینکه ممکن است در برابر این طرد شدگی و فاصله ایجاد شده مقاومت می کنند ولی در نهایت آنها نیز دیگر مایل به بازگشت به حالت قبلی نخواهند بود.